Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-08@15:08:10 GMT

عطار به توان هزار

تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۹۵۴۸۶

عطار به توان هزار

شروعی عجیب!
عطار در هاله‌ای از قصه‌ها و افسانه‌ها گم شده یا حتی شاید همین قصه‌ها و افسانه‌ها باعث شده او حفظ شود. مثلا می‌گویند که یکی از دلایل رو آوردن عطار به عالم عرفان، غیر از تمام چیزهایی که در خانه از طریق پدرش یا ارتباط با صوفیان می‌شنید، این بوده که یک روز در دکان عطاری خودش بوده و درویشی پیش او می‌آید و دارویی می‌خواهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عطار چندان به او محل نمی‌گذارد. درویش می‌گوید که‌ ای مرد، تو با این حال و احوال چطور می‌خواهی بمیری؟ او می‌گوید: همان طور که تو می‌میری! (درویش هم عالم عجیبی داشته.) می‌گوید: اگر می‌توانی مثل من بمیر. بعد درویش همان جا کفش‌هایش را درمی‌آورد و می‌گذارد زیر سرش و دراز می‌کشد و می‌میرد!
این شروع تکان‌دهنده، آنقدر عجیب است که حتی اگر غیر واقعی هم باشد، این سوال را در ذهنمان ایجاد می‌کند، مگر عطار که بوده که حتی برایش چنین داستان غیر واقعی را ساخته‌اند؟!
واقعا از عطار چه می‌دانیم؟
ظاهرا پاسخ‌های این سوال خیلی طولانی و متعدد نیست. حتی با انگشت هم می‌توان شمرد. گویا اسمش محمد بوده، کنیه‌اش ابوحامد، لقبش فرید‌الدین و تخلصش هم عطار. حتما در نیمه دوم قرن ششم و اوایل قرن هفتم زندگی می‌کرده. اختلاف نظر زیادی درباره محل تولد او در روستای کدکن در نزدیکی نیشابور، وجود ندارد. چیزی که مسلم است، این  که در حمله مغول به نیشابور از دنیا رفته. حتی برای لحظه از دنیا رفتنش و بعد از آن هم، قصه‌ها و روایت‌ها زیاد است. یک چیز دیگر هم که در آن شکی نیست، شغل خودش و پدرش بوده (یعنی طبابت و داروفروشی و...) و این که گویا پدرش هم اهل رفت و آمد با صوفیه بوده و خود عطار از کودکی این روابط و ظرایف را دیده و دلبسته شده. جز بحث کتاب‌هایش، تقریبا اطلاعات قطعی دیگری درباره او وجود ندارد.
لباس گدایی بر تن شعر شاهانه
یکی از کارهای مهمی که عطار انجام داد، این بود که شعر را از دربار و مدح و سرودن برای صله‌گرفتن و اختصاص آن به طبقه خاصی از مردم دور کرد. عطار که خودش با مردم عادی در کوچه و خیابان ارتباط داشت و عمیق‌ترین حرف‌های واقعی‌شان را هنگام درد و بیماری می‌شنید، بلد بود جوری شعر بگوید که همان مردم عادی هم بفهمند، جوری که شعرش برای پادشاهان و آن طبقات خاص و از ما بهتران نباشد. تا حدی که اگر همین امروز، کسی چند حکایت از منطق‌الطیر بخواند، بدون رجوع به لغتنامه و بدون نیاز به استاد خاص، معنای حکایت را می‌فهمد و می‌تواند از آن لذت ببرد. ضمن این که در حد فهم خودش می‌تواند از نگاه فلسفی و عرفانی او نیز بهره ببرد.
گرچه، این کار عطار و کج‌خوانی‌ها از نسخه‌های متعدد و غلط‌های کاتبان آثارش باعث شده تا همین سال‌های اخیر هم او منتقدان زیادی داشته باشد، حتی در همین دوران ما. مثلا دکتر حمیدی، معتقد بود که عطار لباس شاهانه را از تن شعر کنده و آن را با لباس گدایان آراسته است. چرا؟ چون مثلا عطار جایی یک قافیه را درست به کار نبرده. چرا این اتفاق افتاده؟ اصلا ربطی به عطار نداشته. آنقدر تعداد آثار منسوب به او زیاد است و آنقدر کاتب‌ها و نسخه‌بردارها نوشته‌اند و خط زده‌اند که تشخیص سالم از ناسالم در آثار او سخت شده. همه اینها به کنار. آنقدر افراد مختلفی با نام عطار و حتی مشخصات او، کتاب‌هایی با عنوان‌های مشابه او نوشته و سروده‌اند که ماجرا خیلی پیچیده‌تر می‌شود.
چنان قحطی شد...
روزگار که همه‌اش فراز و نشیب است و عطار یکی از عجیب‌ترین روزهای تاریخ را تجربه کرده و کلی جنگ دیده یا خبرش را شنیده؛ زلزله بزرگ نیشابور، آتش‌سوزی بازار عطاران به دست نقیب علویان، قحطی‌های پی در پی خراسان قرن ششم که حداقل یکی از آنها در زمان عطار رخ داده و بعد هم که حمله مغول‌ها. می‌گویند در همان قحطی، کار به جایی رسیده بود که مردم یکدیگر را می‌خوردند و حتی طباخی، یک علوی را ذبح و طبخ کرده بود و به مشتری‌هایش می‌فروخت و بعد که معلوم می‌شود چه کرده، او را می‌کشند. (به نقل از کتاب دیدار با سیمرغ. نوشته دکتر تقی پورنامداریان)
این هیاهوی بیرونی را باید گذاشت کنار هیاهوی درونی و شور عطار نیشابوری. گاهی اگر رنج نباشد، شاهکار هم خلق نمی‌شود.
دیوانگی هم عالمی دارد
دیوانه‌های آثار عطار زیادند و با نام‌های مختلفی خود را نشان می‌دهند: مجنون، بهلول، دیوانه، بیدل، شوریده، شوریده‌ایام، شوریده‌حال و... آنها در بیشتر از ۱۲۰حکایت از حکایت‌های عطار حضور دارند و عالم را از منظری دیگر به ما نشان می‌دهند. منظری که شاید عین عاقلی است و ما دیوانه‌ها آن را به اشتباه نامعقول می‌‌بینیم. چون عاقلانِ به ظاهر دیوانه، ظلم و بی‌عدالتی را می‌بینند و به زبان خودشان از آن حرف می‌زنند. مثلا یکی از همان شوریده‌حال‌هاست که در توضیح نام خدا می‌گوید:
«گفت در قحط نشابور ای عجب / می‌گذشتم گرسنه چل روز و شب
نه شنودم هیچ‌جا بانگ نماز / نه دری بر هیچ مسجد بود باز
من بدانستم که نان نام مهین‌ست / نقطه جمعیت و بنیاد و دین‌ست»
پایانی عجیب‌تر
این بخش را هم باید با یکی از همان «می‌گویند»ها شروع کنیم. می‌گویند وقتی مغول‌ها به نیشابور حمله کردند، یکی از سربازهای مغول، عطار را به اسارت گرفت و از مردم شهر خواست که برای آزادی شیخ و بزرگ‌شان پول و باج بدهند. هرکس که پول می‌آورد، عطار به آن سرباز می‌گفت: ارزش من بیشتر از اینهاست. من را به کم نفروشی! خلاصه، به نتیجه نرسید
 تا این که یکی آمد و تمام دارایی‌اش را داد؛ یک کیسه کاه! عطار به خنده گفت: درسته. ارزش من همین قدره.
از سرباز مغول که انتظاری نباید داشت. او نفهمید که عطار چه می‌گوید. بدتر، عصبانی شد و عطار را کشت. حتی مشهور است که آرامگاه عطار که ما امروز آنجا می‌بینیم، دقیقا همان جایی است که عطار کشته شد. راست و دروغش با همان‌ها که نقل کرده‌اند.
با تمام این حرف‌ها، قصه‌ها و افسانه‌ها هر چه باشند و هرچقدر باعث حفظ واقعیت‌ها شوند، بهتر از شنیدن حقیقت نداریم. حتی اگر بر سر مزار عطار رفتید، گوش‌هایتان را تیز کنید تا از حقیقت سرمست
شوید.
چطور یک کتاب از آثار عطار را برای خواندن انتخاب کنیم؟
۴۰ سال تلاش برای عطارشناسی
یک جست‌وجوی ساده، یا رفتن به چند کتابفروشی، شما را با نسخه‌های متعددی از تصحیح آثار عطار مواجه می‌کند که حتما آخرش سردرگم خواهید شد که کدام را بخرم؟ اگر چند مقاله عمیق درباره عطار می‌خواهید بخوانید و کلا هم خودتان اهل مطالعه هستید، بروید سراغ کتاب «دیدار با سیمرغ» نوشته دکتر تقی پورنامداریان. البته که کتاب کمی هم تخصصی است.
اگر می‌خواهید یک نسخه تصحیحی نه چندان پیچیده بخوانید، تصحیح‌های دکتر صادق گوهرین و شرح دانشگاهی دکتر کاظم دزفولیان (که در کلاس‌های دانشگاهی‌اش منطق‌الطیر با شرح خودش را برای خواندن پیشنهاد می‌کند) و... گزینه‌های در دسترسی هستند.
اگر می‌خواهید واقعا درباره عطار بخوانید، اگر از آنهایی هستید که در نظرتان مقدمه کتاب‌ها نشان می‌دهد که نویسنده و مصحح چقدر برای اثرش وقت گذاشته (خصوصا آثاری که مقدمه‌اش از خودش بیشتر و طولانی‌تر است)، یکراست بروید سراغ تصحیح‌های دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی که بیش از ۴۰ سال آثار عطار را مطالعه کرده و کوشیده تا بین اصالت و صحت به توازن و تعادلی متناسب برسد.
هرچه می‌خواهید بخرید، بخرید، فقط لطفا از این کتاب‌های دستفروش‌ها و کتاب‌های قاچاق کنار خیابان که بی‌نام و نشان هستند و تخفیف‌های بالای ۴۰ و حتی تا ۷۰ درصد دارند، نخرید. لطفا!   حورا نژادصداقت - روزنامه نگار / روزنامه جام جم 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: عطار نیشابوری محمدرضا شفیعی کدکنی آثار عطار قصه ها کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۹۵۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شبی که نمره تمام بازیکنان سپاهان 20 بود!

به گزارش "ورزش‌ سه"، استقلال خوزستان یکی از تیم‌های قعرنشین جدول رده‌بندی به شمار می‌رود که با وجود بازی در اصفهان تمام تلاشش را در حمله و دفاع به کار گرفته بود تا با یک امتیاز ورزشگاه نقش جهان را ترک کند، اما این اتفاق اگر روی بد فوتبال به مورایس و شاگردانش نمی‌خورد، به هیچ قابل رقم خوردن نبود.

سپاهان البته در 20 دقیقه ابتدایی خیلی روی دروازه حریف ایجاد موقعیت نکرد. البته آنها مالکیت توپ را در اختیار داشتند، ولی وقتی به دفاع فشرده استقلال خوزستان نزدیک می‌شدند، در خلق موقعیت خیلی خوب عمل نمی‌کردند.

از دقیقه 20 اما روند بازی عوض شد و حملات خطرناک سپاهان یکی پس از دیگری از راه رسید تا پس از هدر رفتن چند موقعیت ویژه، سرانجام در وقت‌های اضافی شهریار مغانلو پانزدهمین گل فصل خود را روی ارسال کاوه رضایی به ثمر برساند.

با شروع نیمه دوم هم حملات سپاهان ادامه پیدا کرد و هواداران این تیم در دقیقه 52 کاوه رضایی را در موقعیت تک به تک با حسن پورحمیدی گلر تیم فوتبال استقلال خوزستان دیدند که ضربه او با درخشش سنگربان تیم پورموسوی که بهترین بازیکن تیمش بود، به گل تبدیل نشد.

حملات سپاهان پس از دریافت گل مساوی هم ادامه پیدا کرد. آنها سه مرتبه تیرک دروازه حریف را لرزاندند و بارها تا آستانه ثبت گل دوم هم رفتند که در روز خوب خط دفاعی و دروازه‌بان استقلال خوزستان، بدشانسی به آنها اجازه ثبت گل دوم را نداد. البته رضا اسدی روی ارسال فرشاد احمدزاده موفق به گلزنی شد که این گل با تصمیم کمک داور مردود اعلام شد.

در مجموع به جرئت می‌توان گفت سپاهان در روزی به نتیجه‌ مساوی یک بر یک رضایت داد که تمام بازیکنان این تیم از خط دروازه تا خط حمله نمایش فوق‌العاده داشتند. برای اثبات این ادعا می‌توان به نجات دروازه فوق‌العاده پیام نیازمند در نیمه اول و موفقیت هادی محمدی و سیاوش یزدانی در اکثر نبردهای زمینی و هوایی اشاره کرد. رامین و میلاد هم بارها در طول مسابقه نفوذ و ارسال کردند.
در خط میانی هم محمد کریمی، امید نورافکن و رضا شکاری نمایش چشم‌گیری در طول مسابقه داشتند و با وجود فاصله از دروازه حریف بارها اقدام به شوتزنی کردند.

درنهایت باید به خط هجومی پرتلاش سپاهان اشاره کرد که کاوه رضایی، فرشاد احمدزاده و شهریار مغانلو بودند. در رأس آنها می‌توان به بازی شهریار اشاره داشت که جانانه بازی کرد و برای تیمش مایه گذاشت.

ساعتی پس از پایان این مسابقه میلاد زکی‌پور که روی گل استقلال خوزستان تعادلش به هم خورده بود و نتوانست جهت توپ را به درستی تغییر دهد، تصویری از بینی و چهره خونین خود پس از مسابقه منتشر کرد که به دلیل برخورد با عثمان اندونگ مدافع آخر استقلال خوزستان در آخرین موقعیت جدی سپاهان ایجاد شده بود تا نشان دهد تمام توانش را برای موفقیت تیمش به کار گرفته است.

اگرچه سپاهان مقابل استقلال خوزستان نتوانست به نتیجه‌ای بهتر از یک بر یک دست پیدا کند، اما نمایش بازیکنان این تیم جانانه و فداکارانه بود و عملکرد آنها نشان می‌دهد در جام حذفی تمام توان‌شان را برای قهرمانی به کار خواهند گرفت.

دیگر خبرها

  • نیروگاه مفتح همدان: نقشی در ایجاد فروچاله‌ها نداریم
  • رشد ۲۰ درصدی گروه نفت و گاز با استفاده از توان داخلی محقق شد
  • نبرد آخر توخل: بایرن با تمام توان برابر رئال
  • توان و ایده مردم در رفع مشکلات مورد استفاده قرار می‌گیرد
  • چه اسم و فامیلی را می‌توان تغییر داد؟
  • شهرداری تهران: آماری از تعداد دقیق موش‌های شهر تهران وجود ندارد/ می‌توان زاد و ولد آنها را کنترل کرد
  • شبی که نمره تمام بازیکنان سپاهان 20 بود!
  • وقتی از یک پل می توان پول هنگفت درآورد!
  • جلوی بی‌حجابی را با همراهی مردم می‌توان گرفت
  • بررسی ویژگی های انواع گیت کنترل تردد